هیچ وقت همه چیز همان طور که میخواهی نمیشود...هیچ گاه خوشبختی تورا تنگ در آغوش نمیگیرد و در هیچ لحظه از شادی مستِ مست نخواهی بود .
نه! ... نه آن لحظاتی که در وجودِ پر جودش غرق شده ای که اگر لیاقت چنان لحظه ای را داشته باشی به یک عمر می ارزد ... به اندازه تمام این لحظات زمینی ـ که اگر مملو شادی و غنا باشد تو دیگر او را از یاد خواهی برد.
او ... دعایت را مستجاب و نیازت را برطرف میکند ... و تو را به جایی که باید, میرساند . درست به موقع ... همان لحظه که تو فکرش را هم نمیکنی او در های رحمتش را به رویت باز میکند ... ولی ... حتی همان لحظه هم رویای پیشین تو نخواهد بود ... غم و آه ... رهایت نمیکند . شادی مطلق هیچ گاه واقعیت نداشته ...
ولی ... او, همیشه با توست ...
واین واقعیت وجود تو ...